دکتر شعر دوست وهادی و همسرش
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد?
به دلیل محدودیت کاراکتر در کپشن بخشی از متن رو میتونم اینجا تقدیمتون میکنم :
▪️ساعاتی از آن حادثه سپری شده بود ، كه خودم را به تبريز رسانيدم، گويى همه ی غمهاى عالم در دلم تلنبار شده بود…
▪️بيمارستان غلغله بود…
در بين جمع همسر وفادار آقا هادى خانم #سيما_رجب_زاده همان بانوى نجيب و فداكارى كه وقتى شهريارمان را براى ادامه معالجه به بيمارستان مهر تهران منتقل مى كردند، استاد رفتن خود را مشروط به همراهى سيما خانم كرده بود…
و دست تقدير اينگونه رقم زده بود كه همين بانو سالها بعد به پرستارى و تيمار از آقا هادى بپردازد كه اينك همسرش بود…
▪️…تا اينكه چند روز پيش دوباره به تبريز رفتم و به عيادت آقا هادى شتافتم، بيش از يك عيادت معمولى نشستم، ديدم ايشان علاقمند به صحبت هستند و من هم كه مشتاق شنيدن يكايك جملات او، از شهريار گفتند، از خاطرات نابى كه نه جايى گفته شده و نه منتشر شده است، سخنانشان را مستند به شعرى از پدر و مرادشان يا گفته اى از فيلسوفان و بزرگان مى كردند… از ياران و دوستان شهريار ياد كرند و خاطرات نابشان ، از سايه و اميرى فيروزكوهى، از صبا و استاد قاضى و از استاد #ايرج_نوبهار و… ملاقات طولانى را به اتمام رسانديم و سوار خودرو شديم، خواهرزاده باهوش و نكته سنجم آقاى #مسعود_بشيرى كه همراهم بود، بى مقدمه گفت: حاج دايى با اينهمه فضيلت، ذكاوت و خاطرات ناب فكر نمى كنيد كه “هادى بهجت تبريزى، فارغ از اينكه فرزند استاد شهريار است، خود شخصيتى بزرگ است كه بايد شناسانده شود؟ اين سؤالى بود كه جوابش در خودش مستتر بود و من سالهاست چگونگى اجراى آن را در دلم مى پرورانم. هادى بهجت تبريزى يك آقازاده بمعناى واقعى كلمه است، نه از آن آقازاده هايى كه از طريق پدرشان ثروتهاى باد أورده به يغما برده اند، آقازاده اى كه متانت، نجابت، شرف و بى توجهى به دنيا حتى مالمو وثى از پدر را به ارث برده است و در دههٰ ششم زندگى، خود جهانى است بنشسته در گوشه اى. اينك بر مسئولين استان و بويژه تبريز است كه اين كنز مخفى را دريابند. شايد خود راضى نباشد ولى من بر خودم واجب مى دانم كه بگويم، چون آپارتمان محقر آقا هادى در طبقه چهارم يك ساختمان كوچك بدون بالابر است، و با وضعيت شكستگيهاى متعدد در پا و ساير اندامهاى حركتى امكان زيست در آن آپارتمان برايش وجود ندارد، يكى از دوستان شريفش سوئيتى در طبقه همكف خانه خود در اختيارش قرار داده است و همسر مهربانش در اين محيط كوچك و البته پر از صفا از وى تيمار مى كند.
.
#على_اصغر_شعردوست
ديماه ١٣٩٨- تهران